سلام اين هفته هم به پايان رسيد و تقريبا در خانه در حال بخور و بخوابيم و پنج شنبه هم تولد شانا جون دعوت بوديم و كلى به من و ترگل خوش گذشت در كنار دوستان و اكثرا شب ها چند ساعتى ميرويم پارك و كلى با دوست هاى جديدى كه پيدا كردى بازى ميكنى و گاهى هم قهر اما زود اشتى ميكنيد چقدر دنياى پاك بچگى رو دوست دارم و گاهى اوقات با خودم فكر ميكنم چقدر زود گذشت دوران خاله بازى و گر گم به هوا و تابستانها بعد از تعطيلى مدرسه همش تو فكر خريد كيف و كتاب و دفتر و مداد بودم و سه ماه تابستان هم يك جورايى تو حال و هواى مدرسه بودم و چقدر دلم تنگ شده براى ان وقتها يادش بخير الان هم يك جورايى دارم با ترگلم دوباره بزرگ ميشوم و چقدر مامان تو بودن و دوست دارم&n...